پادشاه عالم

22از قبل تز بلوغ به تحقیر دیگران, آزارشون و غرور شهرت داشتم. بعد از بلوغ این احساسات رنگ و لواب جدید و جالب تری ب خود گرفت و روز ب روز تقویت شد. افزایش لحظه به لحظه احساس سادیسم و ارباب بودن من در کنار رشد نیازهای عاطفی من که آمیخته با غرور محض و به رخ کشیدن خودم بود موجودی رو بوجود اورده ک الان هستم. 23

من از تسلط, از جکمرانی, از فرمانروایی از به زنجیر کشیدن دیگران لذت میبرم.

برای برده خود ارزش قائلم, اگر چه هیچی نیست اما بدون او رابطه معنایی ندارد.

1

دلم میخواد تسلطم را حس کنم. اینکه برده کاملا مطیع است و در دستان من است.

جایزه چنین برده ای ان است که می تواند به من پاهایم پناه بیاورد و عظمت من را لمس کند

گونه های مازوخیسم

  1. گونه های مازوخیسم:
  2. مازوخیسم روانی: مبتلایان به این نوع مازوخیسم، بجز دشنام و خفت و خواری چیزی نمی‌طلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا، آنها را به اوج لذت می‌رساند.
  3. مازوخیسم احساساتی: مبتلایان به این نوع مازوخیسم می‌کوشند با تجسم صحنه‌های مختلف مازوخیستی بوسیلة فکر و خیال، تمایلات غیر عادی خویش را ارضاء کنند.
  4. مازوخیسم جسمی: حالتی است که انسان را وادار می‌کند از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خویش را با اشتیاق در معرض زجر، درد و عذاب قرار دهد.
  5. مازوخیسم روانی:
  6. مازوخیسم روانی حالتی است که در زندگی جنسی عادی مردم دیده می‌شود. بعضی افراد در زندگی جنسی، خود را ازهر لحاظ در اختیار فرد محبوب خویش قرار می‌دهند و هر نوع خفتی را که از طرف وی به آنها تحمیل شود، می‌پذیرند. چنین رابطه‌ی جنسی‌ای بین زن و مرد را می‌توان طبیعی و عادی دانست، اما اگر روابط از این مرز تجاوز کند و جنبه‌ی ارباب وغلامی پیدا کند و یکی از طرفین تا حدی که برده‌ای از اربابش اطاعت و فرمان‌برداری می‌کند، بنده‌وار خواست‌های طرف مقابلش را اجابت کند، می‌توان گفت که به انحراف مازوخیسم روانی دچار شده است.
  7. مبتلایان به این نوع مازوخیسم، جز دشنام و خفت و خواری چیزی نمی‌طلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا آنها را به اوج لذت جنسی می‌رساند. مازوخیست‌های روانی، تا زمانی که از کسی دشنام نشنیده‌اند یا شخصی آنها را تحقیر نکرده است، ناراحت و ناآرامند. البته باید توجه داشت که این نوع مبتلایان هنگام آمیزش جنسی، میلی به تحمل آزار ندارند بلکه از شنیدن کلمات رکیک و اهــانت آور، لذت می برند. بسیاری از زنان جوان و تحصیل‌کرده و برومندی که با مردانی به مراتب پست‌تر از خود ازدواج می‌کنند و یا به مردان درشت و قوی‌هیکل گرایش دارند، مبتلا به مازوخیسم روانی هستند. این زنان در برابر قوی‌هیکل بودن مرد که صفتی به اصطلاح بارز به شمار می‌رود، کلیه‌ی معایب و نقایص اخلاقی و ذاتی او را بسادگی نادیده می‌گیرند.
  8. به طورکلی می توان گفت که منحرف مازوخیست، یک انسان خفت‌طلب واهانت‌جو است و به هر ترتیبی که بتواند خود را به دیگری تسلیم می‌کند و بدون قید و شرط در اختیار او قرار می‌گیرد تا تمایلات روانی و انحرافی‌ خود را اقناع کند.
  9. هرشفلد مثال جالبی در این مورد دارد. او گزارش می‌دهد که زن جوانی در زمان جنگ، یک زندانی فرانسوی را برای مدت هشت ماه در اتاقش مخفی کرده و خود را بدون قید و شرط ، برای انجام هر نوع عمل جنسی دراختیار وی گذاشته بوده است. تحقیقات بعدی نشان می‌دهد که این زن دارای ارضــای کامل بوده و تنها دلیل تسلیم بدون قید وشرط او به زندانی فرانسوی، انحراف مازوخیسم وی و شعف و نشأت جنسی‌‌ای بوده که از این راه به آن دست می‌یافته‌ است.
  10. مازوخیسم احساساتی:
  11. بعضی از افراد مبتلا به مازوخیسم که معمولأ کمرو، جاهل و بی‌سواد هم هستند، از آشکار شدن انحراف خویش خودداری می‌کنند و به درون خود پناه می‌برند. این افراد می کوشند با تجسم صحنه‌های مختلف مازوخیسم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر‌عادی خود را ارضا کنند. این دسته از منحرفان مازوخیسم را مازوخیسم‌های احساساتی و انحراف آنها را مازوخیسم احساساتی گویند.
  12. مازوخیسم فیزیولوژیکی(جسمی):
  13. مازوخیسم فیزیولوژیکی که حادترین و واقعی‌ترین وجه مازوخیسم است حالتی است که انسان را وا‌می‌دارد تا از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خود را با اشتیاق درمعرض زجر و درد و عذاب قرار دهد. برای شخصی که به انحراف مازوخیسم فیزیولوژیکی مبتلاست، درد مفهوم خود را از دست داده و حتی لذت و شعف می‌شود. مبتلایان به این نوع مازوخیسم که تعدادشان از مبتلایان به دو نوع دیگر بیشتر است، از آزار‌های بدنی مانند شکنجه، پاره شدن پوست و گوشت و یا سوختن بدن‌شان لذت می برند و چنانچه اقدامی برای درمان آنها صورت نگیرد، سرانجام خود را هلاک خواهند ساخت.
  14. • ارضای تمایلات مازوخیستی به وسیله حواس لامسه
  15. شخص مبتلا به مازوخیست فیزیولوژیکی، ابتدا به وسیله‌ی حس بویایی و چشایی خود، لب‌های شریک جنسی‌اش را به طور عادی می‌بوید و با زبان آنها را لمس می‌کند، ولی بتدریج وارد مرز اعمال انحرافی می‌شود و به بوییدن مواضع جنسی و مزه کردن آنها و حتی خوردن فضولات بدن شریک جنسی خود می‌پردازد.
  16. • ارضای تمایلات مازوخیستی به وسیله حواس ‌بینایی و شنوایی
  17. شخص مازوخیست میل شدیدی به مشاهده‌ی اعضای لخت بدن شریک جنسی‌اش دارد و از شنیدن حرفهای اهانت‌آمیز و فحشهای رکیک در هنگام آمیزش جنسی لذت می‌برد. در واقع همانقدر که مبتلا به انحراف سادیسم از ادای کلمات توهین‌آمیز لذت می‌برد، مبتلا به مازوخیسم از شنیدن این کلمات به شعف روانی می‌رسد.
  18. هنگامی که تمایلات قهرآمیز غریزه‌ی مرگ در عوامل روانی انسان حادث شد، از دو حال خارج نیست، یا انسان به پیروی از این غریزه به تخریب و شکستن اشیا و آزار دیگران می پردازد و به این ترتیب غریزه‌ی خود را ارضا می‌کند یا اینکه محدودیتهای طبیعی و اجتماعی به او اجازه‌ی این کار را نمی‌دهند؛ برای مثال طفل به دلخواه خود نمی‌تواند آنچه را که در دسترسش قرار می‌گیرد بشکند و یا مثلاً سر گربه را از تنش جدا سازد. در این صورت غریزه‌ی تخریب و مرگ به جای اینکه متوجه دنیای بیرون انسان شود، به درونش راه می‌یابد و خود انسان را هدف قرار می‌دهد و به این ترتیب، تمایلات قهرآمیزانسان به جای دیگران روی خود او پیاده می‌شود. به بیان دیگر انحراف مازوخیسم و سادیسم هر دو از یک منبع سرچشمه می‌گیرند ولی در مازوخیسم غریزه‌ی تخریب و مرگ به جای اینکه روی دیگران عمل کند، بر خود بیمار مبتلا اثر می‌گذارد.
  19. گروه‌های زیادی از مردم مبتلا به مازوخیسم هستند؛ مثلاً مرتاضان و یا افرادی که در پاره‌‌أی موارد به استقبال مرگ می‌روند و یا اشخاصی که در مواقع خطر و پیش‌آمدهای ناگوار و مصیبت‌بار، به جای اینکه برای رفع مشکلات خود تدابیر منطقی‌‌ای بیندیشند، خود را هلاک می کنند. بعضی از مبتلایان به مازوخیسم نیز، دراین موارد، در واقع قصد انتقامجویی و یا کشتن دیگران را دارند. این نوع سادیسمی ارضای غریزه اما به جای این کار، خود را از بین می‌برند.کانون اصلی این نابهنجاری جنسی ، عمل تحقیر شدن ، کتک خوردن ، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر است . برخی افراد از خیال پردازی های آزارخواهانه ی خود که ممکن است فقط در جریان آمیزش جنسی یا استمناء و نه در سایر زمینه ها به آن ها متوسل شوند ، در رنج هستند.در این قبیل موارد ، خیال پردازی های آزار خواهانه معمولا شامل مورد تجاوز قرار گرفتن در حالتی است که فرد به وسیله دیگران طوری بسته یا به بند کشیده می شود که فرار ممکن نیست !سایر افراد امیال جنسی آزارخواهانه را توسط خودشان یا به وسیله ی شریک جنسی به اجرا در می آورند.

سادیسم و مازوخیسم

سادیسم و مازوخیسم

سادیسم یا دیگر آزاری
سادیسم عبارت است از وارد کردن رنج و آزار جنسی یا روانی به شخصی دیگر به منظور حصول تحریک جنسی .دیگر آزاری با احساس لذت جنسی از راه ایجاد درد در دیگران و تماشای صحنه ی ایجاد درد در دیگران همراه است . اهانت ، کتک زدن ، زخمی کردن و حتی کشتن از جمله اعمالی است که د فرد سادیسم لذت جنسی ایجاد می کند .
اولین کسی که دو اصطلاح سادیسم و مازوخیسم را مطرح کرد ، کرافت ابینگ رفتار شناس جنسی آلمانی ، در قرن 19 بود . کتاب psychopathia sexualis نوشته ی او اولین کتاب پزشکی در زمینه تمایلات جنسی محسوب می شود .
سادیسم از نام شخصی به نام مارکی دو ساد گرفته شده است .
مارکی دوساد که یکی از اعیان فرانسه بوده است در سال 1774 با دختری از ثروتمندان فرانسه ازدواج می کند . او در سال اول ازدواجش به سبب آشوبی که در فاحشه خانه ایجاد کرد ، دستگیر و در همین سال از همسرش جدا شد . دوساد دوباره ازدواج کرد و به زودی به عنوان یک آدم عیاش و شهوت طلب شهرت یافت . او بارها به خاطر خشونت و شکنجه و زندانی کردن و حتی کشتن زنان زیادی در خانه اش دستگیر و زندانی شد ولی هر بار به خاطر موقعیت اجتماعی اش آزاد شد . اما مارکی به خاطر تکرار اعمال سادیسمی خود و قتل وحشتناک زنی که جسد تکه پاره اش را از خانه اش پیدا کردند دستگیر شد و به زندان باستیل و از آنجا به تیمارستان شارنتون اعزام شد . او بعدها کیفیت ارتکاب این جنایت را در کتابش که زن و خواهر زنش قهرمانان داستان هایش بودند تشریح کرد . او در سال 1814 در سن 74 سالگی در یکی از بیمارستانهای روانی فرانسه بدرود حیات گفت .
سه نوع سادیسم وجود دارد که هر سه نوع آن می تواند در یک شخص وجود داشته باشد :
سادیسم ذهنی : حالتی است که شخص سادیک بجای اینکه به دیگران آزار و اذیت وارد کند ، صحنه های اعمال سادیسمی را در ذهن و تصور خود مجسم می کند و از آنها کسب لذت می کند .
سادیسم سمبولیک : یک حالت انحرافی و غیر عادی روانی است که مبتلایان آن ، به جای وارد کردن زجر و شکنجه بدنی به دیگران ، کوشش می کنند با تحمیل حالات مخرب روانی مانند توهین و تحقیر کردن و پایمال کردن شخصیت افرادی که با آنها برخورد می کنند ، برای خود یک حالت ارضاء روانی ایجاد کنند .
سادیسم بدنی : انحراف سادیسم واقعی یا سادیسم بدنی که افراد مبتلا به این نوع سادیسم ، کسب لذت و شعف جنسی را در تحمیل آزار و اذیت بدنی و ایجاد دردهای جسمی برای دیگران می بینند و این اعمال را بعضی اوقات حتی تا مرحله ی قتل و کشتار مرتکب می شوند . بعضی افراد با آزار و شکنجه و کشتن حیوانات به لذت جنسی می رسند .
در رابطه ی سادیستی_ مازوخیستی ، غالبا از وسایلی چون زنجیر ، شلاق ، وسایل لاستیکی و تجهیزات چرمی و تسمه ای و کفشهای پاشنه بلند استفاده می شود شلاق زدن و بانداژ شدن هم جزئی از این روابط است . در برخی از مناطق آمریکا و اروپا که چنین نیازهایی
وجود دارد ، فروشگاهها ، ابزار مناسبی برای چنین
تمایلاتی تدارک می بینند و مطبوعاتی هستند که آشکارا
آگهی دعوت به همکاری از فعالیت های سادومازوخیستی را چاپ می کنند .
ملاکهای تشخیصی دیگرآزاری بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به اعمالی که شخص با انجام آنها از رنج روانی یا جسمی قربانی ، برانگیختگی جنسی بدست می آورد ، به مدت دست کم 6 ماه .
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند .

مازوخیسم یا خود آزاری :
انحراف مازوخیسم یا شهوت خودآزاری نقطه ی مقابل انحراف جنسی سادیسم است . یک فرد سادیک از آزارو اذیت کردن به دیگران لذت جنسی می برد ، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از عذاب و شکنجه وارد شدن به خودش لذت جنسی کسب می کند .
کانون اصلی این نابهنجاری جنسی ، عمل تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر است اعمال آزار خواهانه ای که ممکن است از شریک جنسی خواسته شوند مشتمل بر مهار کردن ، بستن چشم، لگد مال کردن، سیلی زدن، تازیانه زدن، کتک زدن، دادن شوک الکتریکی، بریدن وتحقیر کردن است .
فروید معتقد است که، آزارخواهی، ناشی از برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است . اینگونه افراد ممکن است در دوران کودکی تجاربی داشته اند که آنهارا متقاعد کرده است که درد کشیدن پیش شرط لذت جنسی است .
ماهیت تخصصی فعالیتهای جنسی و تمایل برخی افراد سادومازوخیست به ملاقات کردن با کسانی که ترجیحات جنسی مشابهی دارند، آنها را به سمت پیوستن به سازمانهایی می کشاند که برای ارضا کردن نیازهای آنها تدارک دیده شده اند مثل انجمن (( تیل یولنشپیگل )) در نیویورک سیتی یا انجمن (( یانوس)) در سانفرانسیسکو . فعالیتهایی مانند بریدن، سوراخ کردن، انقیاد وشوک دهی می توانند خطرناک باشند و این خطر، احساس برانگیختگی سادومازوخیستها را بیشتر می کند . در حالت افراطی تر، فرد ماسکی را به صورت می زند یا کیسه ی پلاستیکی روی سر می کشد ، حلقه ی طنابی را به گردن می اندازد ، یا گازنیترات استنشاق می کند که موجب خفگی می شود .
ملاکهای تشخیصی خودآزاری بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به عمل تحقیر شدن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر به مدت دست کم یک دوره 6 ماهه .
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.

منابع:
· خلاصه ی روانپزشکی: علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک، هارولد کاپلان : ترجمه نصرت ا… پورافکاری .تهران. انتشارات شهرآب : آینده سازان . 1382
· تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیر طبیعی انسان / تالیف بهنام اوحدی ؛ اصفهان انتشارات صادق هدایت . 1383 .
· آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی اختلالهای روانی بر اساس DSM-IV-TR (جلد دوم ) / مولفان : ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن ، مترجم : یحیی سید محمدی . تهران نشر روان . 1384 .
· چکیده ی روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک – ویرجینا سادوک . ترجمه ی دکتر نصرت ا… پورافکاری .
· روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی / تالیف مسعود انصاری – تهران . انتشارات اشراقی . 1379 .

نوشتار اول: بایدهای کلی

You must obey my laws, rules, commands and orders. No other thing is acceptable. I am a Dom Master, King of World.
باید از قوانین, قواعد, دستورات و فرامین من با افتخار تبعیت کنی. هیچ چیز دیگه ای غیر از این برام پذیرفتنی نیست. مستر آرش, پادشاه دنیا.